تکمخوانی آیینی است به قدمت نوروز و یادگاری از آداب و رسوم عید باستان که همواره در سرزمین اردبیل به عنوان آینی ماندگار و منحصر به فرد مورد توجه مردم بوده و با روش مخصوص توسط تکمگردانها به اجرا گذاشته میشود.
آئین تکمگردانی سالیان پیش با آداب و رسوم کهن مردم آذربایجان و بویژه استان اردبیل عجین بوده و همه ساله با فرا رسیدن عید نوروز، مردم به انتظار تکمچی مینشستند و انتظار داشتند که تکمچی سمبل نشاط بهاری آنها را برای استقبال از بهار آماده کند.
هنگامی که برفها در سینه کوه ساوالان آب شده و رودها جاری میشوند صدای تَکَم و تَکَمچیها در شهر و روستا میپیچید که با زبان شیرین خود نوید آمدن بهار را سر میدهند و مردم را برای پاک کردن کینه از دلها دعوت میکنند.
تکم به خودی خود شاید فاقد ارزش باشد، اما خواندن اشعار متناسب با عید و سازگار با زندگی روزمره مردم توسط افرادی که به آنها «تکمخوتان» و یا «تکم گردن» میگویند، به آن هویت خاصی داده.
واژه تکم Takam از دو بخش «تکه» و «م» تشکیل شده که تکه در زبان ترکی به معنی بز نر قوی هیکل که همیشه در راس گله حرکت کرده و گله را به چراگاه و محلهای معین هدایت میکند و «م» ضمیر ملکی دوم شخص مفرد است و تکم در واقع به معنی «بز نر من» است و به کسی که تکم را می رقصاند «تکمچی» میگویند که اشعار مخصوص تکم را با آهنگی خاص میخواند که این اشعار در چند آهنگ که خاص تکم بوده، خوانده میشود.
تکم یک عروسک چوبی سنتی است به قطر حدود 4 سانتیمتر، طول 25 و عرض 12 الی 15 که روی آن را با مخمل پارچههایی به رنگ قرمز میپوشانند و روی این پارچه را با پولک، زنگوله، سکه و نیز پارچههای الوان و حتی آئینه تزیین میکنند که هر یک از تزئینات تکم علت و فلسفهای داشته است.
از جمله زنگوله و سکه که برای ایجاد سر و صدای بیشتر مورد استفاده قرار گرفته تا مردم را از داخل خانهها به کوچهها و دم در خانهها بکشاند و از سوی دیگر یک ضرباهنگ برای حرکت تکم بوجود بیاورد.
همچنین نصب آئینه به دو طرف عروسک (طرفین شکم عروسک) به این دلیل بوده که تکم به همراه خبر فرا رسیدن سال نو، آئینه ای را به رسم روشنائی و صفا به همراه آورد. آیینه کاربردهای مهمی در زندگی مردم این منطقه دارد و مظهر خوشیمنی، روشنایی و خیر و برکت بوده است.
شاهد بر این مدعا دو مورد است. یکی اهمیت آیینه در مراسم عروسی و دوم بردن آیینه و قرآن به منزل جدید. استفاده از رنگ قرمز نیز برای پوشاندن بدنه اصلی تکم شاید به این دلیل بوده که در آذربایجان قدیم لباس و توری سر و روی عروس به رنگ قرمز بوده و خواستهاند تکم نیز مثل هر عروس و عروسی مظهر شادی و سرور باشد.
همنشینی شعر و ادبیات غنی تکم با ریتم و آهنگ و آواز
تکمگردانی جزو حرفهها و هنرهای گوسانی بوده که از نسلی به نسل دیگر و از پدر به پسر به ارث میرسیده و اشعار تکم نیز سینه به سینه نقل میشده است.
تکمچی چوب را بدست میگرفت و تکم را روی صفحه چوبی به حرکت درمیآورد و متناسب با حرکات آن اشعاری را به آواز میخواند. سر و صدای زنگوله و خوردن تکم بر صفحه چوبی نوعی ریتم و آهنگ برای آواز تکمچی بوجود می آورد.
نمونه هایی از اشعار تکمچی :
بهار آمد، بهار آمد خوش آمد
علی با ذوالفقار آمد خوش آمد
گل و نسرین به باغ آمد خوش آمد
«سیزون بو تازه بایراموز مبارک» (عید نو شما مبارک باشد)
آیوز، ایلوز، هفتوز، گونوز مبارک» (ماهتان، سالتان، هفته تان، روزتان مبارک)
«جناب جبرئیل نامه گتوردی» (جناب جبرائیل نامه آورد)
«گتور جگین پیمبره یتوردی» (محض آوردن به پیامبر رسانید)
«مبارک قوللارین گویه گوتوردی» (پیغمبر هم دستهایش را بر آسمان برداشت)
«سیزون بوتازه بایراموز مبارک» (عید نو شما مبارک باشد)
«آیوز، ایلوز، هفتوز، گونوز مبارک» (ماهتان، سالتان، هفته تان، روزتان مبارک)
«امیرالمومنین تخته چخاجاق» (حضرت امیرالمومنین، به تخت ولایت خواهد نشست)
«یزیدون بوینونا نوخدا وراجاق» (به گردن یزید افسار خواهد بست)
«شیرین شربت سو یرینه آخاجاق» (و به جای آب در رودها شربتهای شیرین جاری خواهد شد)
«سیزون بوتازه بایراموز مبارک» (عید نو شما مبارک باشد)
«آیوز، ایلوز، هفتوز، گونوز مبارک» (ماهتان، سالتان، هفتهتان، روزتان مبارک)
تکم و تکمچی؛ پیشقراولان عید نوروز
بیشک اشعار تکم بسیار متنوع و فراوان بوده و تکمچی به در هر خانهای که میرفت و شعر میخواند، صاحب خانه به تناسب وضعیت مالی و امکانات خود چیزی بعنوان شاباش، خلعت و انعام به او هدیه میکرد.
در سالهایی که بین آخرین چهارشنبه سال (چهارشنبه سوری) و عید نوروز فاصله زیاد باشد، این فاصله بحبوحه فعالیت تکمچیها است.
تکمگردانان مثل کسانی بودند که در دوره هخامنشیان دعا میکردند و از پادشاه هدایایی میگرفتند. تکمگردانان نیز که مژده بهار را میدادند و مژدگانی میگرفتند، به این مژدگانی «پای» یا سهم میگفتند و گرفتن آن را حق خودشان میدانستند و البته تکمچیها نیز لزوم دادن انعام را در اشعاری یادآور میشدند.
«آی تکمین کندی وار / کمندی وار کندی وار» (تکم خونه و زندگی داره – عائله و عیال داره)
«هر قاپودا اویناسا / بیر نلبکی قندی وار» (پس هر دری برقصه – یک نعلبکی قند داره)
«تکم اولدی ایپین گتیر آی خانم» (تکم مرده طناب بیار ای خانم)
«چاتدیغجان یوکین گتیر آی خانم» (تا می تونی انعام بیار ای خانم)
«کسمه پائین بوتون گتیر آی خانم» (سهمشو نبر همش بیار ای خانم)
در اردبیل تکم و تکمچیها به عنوان پیشاهنگ و پیشقراولان عید نوروز شناخته میشوند که معمولا از کوهستانها میآیند و اشعاری را درباره نوروز، زایش و نوزایش میخوانند و علامت مشخصه آنها نیز بز تزیین شده و تکم است. زیرا بز در تاریخ خاورمیانه و در تاریخ ایران زمین در اکثر داستانها آمده و یکی از اساسیترین مولفههای اسطورهای و به معنی برکت و زایش است.
در پژوهشهای صورت گرفته از سوی محققان، عروسکی بنام تکم در ناحیه شمالی ایران و کناهای دریای خزر نیز شناسایی شده که گویا موجود افسانه ای بوده با سه پا و دو شاخ بر سر به شکل یک دیو که با تکم مورد بحث ما تفاوت دارد.
همچنین در حال حاضر رگههایی از این نمایش عروسکی در نواحی مرکزی کشورمان مانند اراک، ملایر و… دیده شده اما باید اذعان کرد که خاستگاه اولیه تکم منطقه آذربایجان و به خصوص استان اردبیل بوده و از این منطقه به سایر نقاط برده شده است.
تکم گنجینه ای برای فرهنگ و هنر کشور است
تکم خوانی یک نمایش عروسکی و یکی از شاخههای فرهنگ شفاهی، بومی و اصیل منطقه آذربایجان و اردبیل بوده که اگر نادیده گرفته شود، به معنی نادیده گرفتن و پشت سر گذاشتن میراث فرهنگی کشورمان خواهد بود و نخستین نتیجه این نگرش نیز قابل پیش بینی است؛ اینکه نسل آینده جای پای محکمی برای گذاشتن نخواهد داشت.
آیین تکمگردانی با ارزش گذاری مجدد، بازشناسی و کاربردی کردن آن قابل احیا و گسترش است، اما لازمه تحقق این مهم آن است که مسئولین فرهنگی کشور، احیاء آن را برای خود وظیفه دانسته و از فراموشی آن جلوگیری نمایند تا فقط در روزهای نوروز به فکر احیاء و استفاده از این آیین نباشیم و باور کنیم که این عروسک شادی بخش میتواند همراه با شادیها و غصههایمان و با تفکراتمان نسبت به جامعه همراه شده و ما را یاری کند.
باید بدانیم که وقتی فرزندانمان تکم را نبینند و صدای پای چوبی آن را نشنوند و آن متلکها را که تکمگردان میگوید، نشنوند؛ گنجینه خاطراتشان از میراث کهن و ارزشمند فرهنگ و هنر این مرز و بوم پر نخواهد شد و انتظار ما از فرزندانمان برای مقابله با هجمههای فرهنگی سایر ملل، به دور از واقعیتهای موجود خواهد بود.
منبع: خبرگزاری مهر