دکتر مهدی ابوالفتحی با توجه به علاقهاش به صنعت و هنر، در صنعت عطرسازی هم ادامه فعالیت داد و عطر «نافه» اواخر دهه نود شمسی متولد شد. با او پیرامون صنعت عطرسازی در ایران، چگونگی راهاندازی عطر نافه و بحث نظافت در این صنعت و چند چیز دیگر گفتوگوی مفصل و جذابی داشتیم که در ادامه میخوانید.
احمد شاهوند
برای مشاهده ویدئوی این گفتوگو اینجا را کلیک کنید.
چه شد که تصمیم گرفتید در صنعت عطرسازی فعالیت کنید؟
عطرسازی در ایران به صورت تجربی و علاقه شخصی دنبال میشد و برای پیشرفت، نیاز به یک علم آکادمیک داشت. طی مدتی که کشور در بحران کرونا به سر میبرد، از فرصت پیش آمده استفاده کردم و به صورت آنلاین دورههای عطرسازی را گذراندم و در نهایت پس از دو سال، در رشته عطرسازی فارغالتحصیل شدم. در این مدت با اساتید دانشکده تخصصی عطرسازی در خارج از کشور ارتباط گرفتم و دورههای کاربردی را گذراندم.
طبیعتاً دنیای عطر، آنقدر وسیع است که هیچوقت متوقف نمیشود. عطرسازی به جز اینکه عشق میخواهد، ارتباط نزدیکی هم با رشته سلامت دارد. چون ما اگر عطر ناسالمی را در اختیار افراد قرار دهیم، تبعات جبران ناپذیری برای جامعه خواهد داشت.
از تولد «نافه» برایمان بگویید.
«نافه» در سال 2020 (1398) متولد شد. همانطور که از نامش مشخص است، یک کالای کاملا ایرانی است و از فرهنگ و تاریخ خودمان گرفته شده است. از همان ابتدا حساسیت من بر این بود که یک کالای ایرانی تولید کنیم که افتخار ملی شود.
در فرصتی که به دست آمد، علیاکبر رفوگران که شخصا به گردن من خیلی حق دارد، اجازه داد از مواد اولیههای فرانسوی و سوئیسی که در کارخانه او – که اولین کارخانه عطرسازی ایران در تاریخ صنعت کشور است -، وجود داشت، استفاده کنیم. یکی از شاخصههای اصلی عطر، الکل است. اگر الکل از مواد صنعتی گرفته شود و همراه با ناخالصی باشد، از طریق پوست میتواند به سیستم داخلی بدن آسیب بزند و حساسیتهایی به وجود بیاورد.
در گذشته الکل از کشورهای خارجی وارد میشد و ناخالصیهای زیادی داشت. اما امروزه شرکتهایی وجود دارند که الکل نیشکر را با بهترین کیفیت و با تکنولوژی روز دنیا تولید میکنند. تهیه الکل از شرکتهای معتبر که تحت نظارت سازمان غذا و دارو باشند، دغدغه اصلی من بود. ما با سنتشکنی به تولید عطر کاملا ایرانی به صورت تک به تک پرداختیم. چون یک دفعه نمیتوانستیم جامعه را با سلیقه خودمان وفق دهیم. رایحههایی را انتخاب کردیم که با ابتداییترین فرمولهای موجود در این حوزه امکان تولیدشان وجود داشت. مثل بهارنارنج، گل محمدی، گل رز، گل یاس و … که ایرانیها خاطرات خیلی خوبی با این گیاهان معطر دارند. شکوفه بهارنارنج ما را یاد شیراز یا شمال کشور میاندازد. یا گل رز و گل محمدی که معمولا در مراسم مذهبی یا در پخت غذا و یا در نوشیدنیهای سنتی استفاده میشود. بابت داشتههای این کشور که تاریخچهاش به دوران هخامنشیان برمیگردد، انگیزهای در من به وجود آمد که من هر روز به این صنعت فکر کنم.
بطریها هم تولید داخل است؟
بطریهای استفاده شده هم، کار دست صنعتگران ایرانی است. کریستالسازان خبره و ماهر ایرانی با حساسیت و دقت بالا به تیم و برند من کمک کردند و قالبی تهیه شد که بتوانیم چنین بطری زیبا و کاملا ایرانی را خلق کنیم.
امروز افتخار میکنم که اولین صادرکننده عطر خانگی در ایران هستیم. یکی از موفقیتهای دلی من بود. برای من افتخار بود که صادرات غیرنفتی که به صورت خام فروشی نباشد، داشته باشیم. این موضوع به من انگیزه دوچندان داد که در حوزه صادرات و بینالمللی شدن کالا بیشتر فکر کنم.
همه ما فکر میکنیم یک کالای خوب حتما باید یک کالای صادراتی باشد. خب این موضوع هم در صنعت و هم در بازرگانی همیشه من را اذیت میکرد. ما باید آنقدر کالای خوب در سطح بینالمللی تولید کنیم که هر مخاطبی از هر کشوری بتواند به ما سفارش بدهد یا پیشنهاد و انتقادش را مطرح کند.
در حال حاضر «نافه» به چه نقاطی از دنیا صادر میشود؟
خیلی خوشحالم که در حال حاضر تعداد زیادی از محصولات ما در کشورهای مختلف اروپایی، آسیایی و بهخصوص آمریکایی استفاده میشود. طبیعتاً با این شرایط تحریم، نفوذ یک کالای ایرانی تا قاره آمریکا کار بسیار سخت و دشواری است. فکر میکنم سی درصد از افکارم را توانستم پیاده کنم و امیدوارم تا پنج سال آینده هفتاددرصد باقی مانده هم محقق شود. اینکه «نافه» یک کالای ملی باشد و در تمام فروشگاههای مطرح اروپایی و آسیایی اسم نافه را ببینیم.
مختصری از تاریخچه عطرسازی در ایران بگویید و اینکه این صنعت در ایران در چه جایگاهی قرار دارد؟
عطرسازی را میتوان به دو بخش تقسیم کرد: عطرسازی سنتی که برمیگردد به 330 تا 550 سال قبل از میلاد مسیح. علاقهای که هخامنشیان به گیاه لَوِندِر (اسطوخودوس) یا گل محمدی یا دیگر گیاهان عطری داشتند و از طریق عصارهگیری یا روغنگیری از این گیاهان محیطشان را خوشبو میکردند. این موضوع نشان میدهد که عطر در ایران تاریخچهای بسیار قدیمی دارد.
در زمان ساسانیان گلاب را فرآوری میکردند تا هم در طبخ غذا، هم در نوشیدنی و هم در مراسم مذهبی استفاده زیادی داشته باشد. اما تا جایی که سوادم یاری میکند عطرسازی صنعتی در ایران به اوایل دهه هفتاد شمسی که عطر بیک توسط علیاکبر رفوگران تولید شد، برمیگردد. تکنولوژی آن به صورت کامل از کشور فرانسه وارد و اولین کارخانه عطرسازی تمام اتوماتیک ایران زیرنظر فرانسویها راهاندازی شد.
قبل از عطر بیک، عطری نداشتیم که به صورت صنعتی تولید شود؟
در قدیم عطر مشهدی رواج داشت که به صورت صنعتی نبود و به شکل کارگاهی تولید میشد.
در حال حاضر چه تعداد تولیدکنندۀ عطر داخلی داریم؟
در حال حاضر بیش از 230 جواز عطرسازی توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت صادر شده است. با یک نگاه به این لیست، نام شرکتها و افرادی دیده میشود که به درستی وارد این صنعت شدهاند، در ایران پیشکسوت عطر بودهاند و امروزه در منطقه و در صنعت تولید عطر و لوازم آرایشی بهداشتی حرفهایی برای گفتن دارند. شنیدهام در قشم، کیش و اطراف تهران در این صنعت کارخانههای متعددی وجود دارند که با تکنولوژیهای بهروز مشغول به فعالیت هستند.
من به این عزیزان افتخار میکنم واقعاً. چون شاید بیش از سی سال است که در عرصه واردات عطر و لوازم آرایشی بهداشتی فعالیت میکنند و در کشور اسم و رسمی دارند. چه خوب که تحریمها و بسته شدن مرزها به تولید داخل کمک کرد.
به نظرم در شرایط فعلی ادامه فعالیت تولیدکنندهها بدون حمایت دولت سخت خواهد بود. نظرتان چیست؟
همه چیز برای تولید مهیاست. اما متاسفانه به شخصه هیچ حمایت دولتی از کسانی که با ازخودگذشتگی چنین صنعت سختی را وارد کشور کردهاند، ندیدم.
در تمام دنیا وقتی که یک کارآفرین بخواهد صنعتی را استارت بزند، از چند بخش دولتی سریعاً وارد میشوند و در هر حوزهای که لازم باشد چه بخش اقتصادی و چه بخش اداری به او کمک میکنند. به دلیل بروکراسیهای اداری که در ایران وجود دارد، از مسئولان خواهش میکنم هیچوقت حرف از حمایت از تولید نزنند، چون به ما برمیخورد. اگر با همین مسیر جلو برویم و به همین نسبت حمایت وجود داشته باشد، متاسفانه سالی بیست درصد از تولیدکنندههایمان را از دست خواهیم داد.
مهمترین دغدغههای یک تولیدکننده چیست؟
تولیدکننده دغدغههایی دارد که هیچ کارمندی در بدنه دولت قادر به درک آن نیست. کافی است فقط و فقط بیست نفر را بیمه کنند تا دغدغههای بخش کوچکی از صنعت را متوجه شوند. حالا 100 نفر، 200 نفر، 2 هزار نفر و … را رها کنید. درباره همان بیست نفر صحبت کنیم که بیست خانواده هستند. منِ کارآفرین، منِ مسئول، این دغدغه را دارم که آیا کارگر من، کارمند من، همکار من، شب راحت خوابیده است که صبح را با انرژی خوب بیاید سر کار؟ یا با دغدغههای فکریاش باید بیاید سر کار؟ خب ما اگر میخواهیم به تولید کمک کنیم، ابتدا باید به حل این معضل بیاندیشیم.
موضوع دیگر اینکه ما باید از تحریمها استفاده کنیم. اگر ما مرزها را میبندیم باید به فکر وارد کردن تکنولوژی روز هم باشیم. اگر با برنامهریزی، واردات را آزاد کنیم که هم بازرگانان عزیز بتوانند از تخصصشان به خوبی استفاده کنند و هم تولیدکنندهها رقیبی داشته باشند که بتوانند خودشان را هم تراز محصولات خارجی ببینند، آن وقت است که تولید ما میتواند به صادرات فکر کند. متاسفانه محصولات برخی از عزیزانی که میشناسم در نمایشگاههای جهانی، خواهان ندارد. چون ما دقیقا یک دهه از صنعت نوین امروز عقب هستیم. ممکن است بخش اعظمی از مواد اولیه شویندهها کاملا ممنوعه شده یا منسوخ شوند و برای سلامتی زیانآور باشند تا حدی که به شما اجازه فعالیت در این حوزه را ندهند.
حمایت درست از یک شرکت، آن را جهانی میکند. این موضوع فقط به مدیریت برنمیگردد. به کارمند سطح پایین آن شرکت هم مرتبط است. کارمندان یک شرکت هم برای فعالیت باید انگیزه کافی داشته باشند. متاسفانه از شرکت خود من شش نفر به کشور کانادا مهاجرت کردند. هر کدامشان که از ایران رفتند، من غصه خوردم. چون میدانم چه سختیهایی در طول مسیر برایشان به وجود خواهد آمد. دلیلش هم این است که هیچ انگیزه و امیدی در چهره کارمندانم ندیدم و نمیبینم. من چقدر توان دارم که بتوانم به آنها امید و انگیزه بدهم؟! ما زمانی میتوانیم به کارمندان و کارگرهای کشورمان امید بدهیم که مردان صنعت کشور و کارآفرینها را بتوانیم حمایت کنیم تا انرژی خوبی بگیرند و بتوانند این انرژی را به کارمندان و کارگرهایشان انتقال بدهند.
شما نفر اول نیستید که این درددلها رو مطرح میکنید …
در هر حوزهای اعم از عطرسازی، اقتصاد، پزشکی و … اگر متخصصان دانش کافی نداشته باشند، آن صنعت هیچ پیشرفتی نمیکند. در حوزه عطر و محصولات آرایشی بهداشتی، اگر بر تولید مواد اولیه خام، تمرکز و سرمایهگذاری کنیم، آن وقت میتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم. ما محصول خام را به سوئیسیها میدهیم و آنها با قیمت هزار برابری برای ما فرآورده میکنند و به خودمان تحویل میدهند. سپس ما دوباره این مواد را با مواد کرهای و چینی و هندی میکس میکنیم و اسمش را میگذاریم محصول ایرانی و تقدیم مردم میکنیم. هدف من این است که این روند را به حداقل برسانم. شاید روز اول شروع فعالیتم، من هم این مسیر را طی میکردم اما امروزه ادعا میکنم شیشه عطر برند من کریستال صددرصد ایرانی است. این افتخار من است.
چه مقدار از مواد اولیه شما تولید داخل است؟
در مواد اولیه «نافه» غیر از اسانس آن، بقیه صددرصد ایرانی است. هیچ مواد شیمیایی مثل بنزن، استون و … که برای بدن حساسیتزا باشد در مواد اولیه استفاده نمیشود. امروزه در حوزه عطر، به دلیل در دسترس نبودن الکل عطرسازی متاسفانه خیلی باب شده که به الکلهای صنعتی، استون و بنزن روی میآورند که این کار در طولانی مدت میتواند یک ذهنیت بد منفی در خانوادهها ایجاد کند و آینده صنعتی که میتوانست چهره زیبایی در کشور به نمایش بگذارد را از بین ببرد. من از دوستان فعال در حوزه سلامت خواهش میکنم برای این موضوع تدبیری بیاندیشند.
مواد اولیه که در عطر استفاده میشود، اسانس است. اسانس را یا میتوانیم به صورت کامل از نمونههای خارجی استفاده کنیم یا خودمان فرمولنویسی کنیم که نیازمند داشتن پیش زمینه دانش شیمی است. متخصصان شیمی ما اگر علاقهمند به صنعت عطرسازی باشند، به خوبی میتوانند این کار را انجام دهند. در صنعت آرایشی بهداشتی شیمیستهای خوب و خلاقی داریم. در محصولات آرایشی بهداشتی ایرانی خیلی پیشرفت میبینم. حیف است که روی این صنعت سرمایهگذاری نکنیم. برای پیشرفت در این حوزه دولت فقط و فقط باید با اهدای کارخانه رایگان به شرکتهای قدیمی وارد کننده مواد اولیه که در این رشته پوست انداخته و زحمت کشیدهاند، آنها را تشویق کند تا تکنولوژی تولید مواد اولیه را به ایران بیاورند. اصلا کار سختی نیست. ما اکثر مواد خام را در ایران داریم. آنهایی را هم که نداریم میتوانیم به صورت خام از کشورهای مختلف تهیه کنیم. ما میتوانیم تولیدکننده فاین فرگرنس شویم. مطمئن هستم که هم پتانسیلهایش را داریم، هم نیروی انسانیاش را و هم ثروتش را. فقط و فقط این عزیزان باید حمایت شوند. یک دلسوز میخواهند.
امیدوارم در دولت جدید و در بخش صنایع و در تمام حوزهها افرادی خدمت کنند که هدفشان جز دلسوزی و وطندوستی چیز دیگری نباشد. این آرزوی شخصی من است. وقتی این اتفاق بیفتد، تمام سازمانها ناخواسته شروع میکنند به کمک کردن و دلسوزی. وقتی در رأس دلسوزی شود، تمام طبقات پایین ادارات تلاش میکنند به نقطهای که هدفگذاری شده برسند و به آن افتخار کنند. آرزوی قلبی من این است که بهزودی مواد اولیه را از یک شرکت تولیدکننده داخلی تهیه کنم. آن روز، روز خوشحالی من است.
آینده صنعت عطرسازی را چگونه میبینید؟
40 درصد رایحهها را ما با فرمولهای شخصی خودمان ترکیب میکنیم که بتوانیم شخصیسازی را انجام بدهیم.
در حال حاضر در کرمانشاه و در ایلام دو شرکت دانشبنیان میشناسم که با کیفیت بالا مشغول تولید اسانسهای اسطوخودوس، آویشن، پرتقال و لیمو هستند و نمونههایی که برای من میفرستند، بینظیر است. از آنها خواهش کردم که تولیدشان را بیشتر کنند که بتوانم آنها را جایگزین شرکتهای اروپایی کنم.
من آینده صنعت آرایشی بهداشتی را خیلی خوب میبینم. به شرطی که حمایت دولتمردان ما روز به روز بیشتر شود.
فرهنگ نظافت در ایران را چگونه میبینید؟
نظافت با پنج حس ما درگیر است. لامسه، بویایی، بینایی و …
متاسفانه فرهنگ نظافت در ایران با استانداردهای بینالمللی فاصله زیادی دارد. ایراد از صنعت نیست، ایراد از فرهنگ است. از خیابانها و زبالههایمان میتوان فهمید. مثالی میزنم. در ساختمانهای مسکونی، از ساعت 7 تا 12 شب، راهپلهها بوی بد زباله به خود میگیرد. یک کیسه با انواع مختلف زباله مثل پلاستیک، کاغذ، شیشه، مواد غذایی و … که تفکیکی در آنها صورت نگرفته؛ چون ساکنان پیرامون تفکیک زباله، آموزشی ندیدهاند انباشه شده و از طبقات به بیرون محوطه حمل میشود.
خواهش من از شما که همه تلاش خود را برای اطلاعرسانی در حوزه نظافت به کار میبرید این است که سطح آموزش کشور را در این صنعت با ایجاد کمپین یا تبلیغات گسترده افزایش دهید. در آموزش و پرورش باید یک واحد درسی با محوریت موضوع نظافت در نظر گرفته شود. دانشآموز دوره ابتدایی باید در رابطه با تفکیک زباله آموزش ببیند.
در پروسه تولید، دغدغهتان بابت آلودگی در کارخانه و چگونگی نظافت محیط و دستگاهها چیست؟
در بحث کارخانه و تولید. اولین چیزی که من باید رعایت کنم، محیط زیست است. طبیعتاً ما از موادی استفاده میکنیم که میتواند به محیط زیست آسیب برساند. خیلی خوشحالم که ما در کارخانه و زیرنظر محیط زیست با استفاده از دستگاههای تصفیه، بخشی را راهاندازی کردیم که اجازه نمیدهیم هیچ آلایندگی به محیط زیست منتقل شود. این در اصل، مسئولیت اجتماعی خودمان بود که انجامش دادیم.
اگر بخواهم در مورد آزمایشگاه و ماشینآلات شستوشو بگویم، ما در حال حاضر هزینه هنگفتی را بابت روش سنتی جهت نظافت کارخانه پرداخت میکنیم. امروزه در صنعت نظافت، اشعه UV جایگزین خوبی برای مواد شوینده شده است. موادی که در شویندهها استفاده میشود برای من خیلی حائز اهمیت است. چون اگر مواد شوینده با مواد اولیه تداخل داشته باشد، همه محصول از بین میرود. این دغدغه اصلی ماست که باید توسط آموزشگاههای مربوطه به کارمندان آموزش داده شود تا بتوانند اصول نظافت را در کارخانه پیاده کنند. متاسفانه ما هنوز با روش سنتی دستگاههایمان را نظافت میکنیم. ماشینهای ما بزرگ هستند. دو خط تولید اصلی داریم. برای اینکه بتوانیم مواد اولیه رایحه دیگر را استفاده کنیم مواد شوینده زیادی باید جهت نظافت دستگاهها استفاده کنیم که به صرفه نیست. اگر هوش مصنوعی به ما کمک کند و بگوید که با صرف هزینه کمتر، از چه موادی میتوانیم استفاده کنیم، در حوزه خودمان پیشرفت کردهایم.
با وجود دستگاههای رباتیک، آینده صنعت نظافت را چگونه پیشبینی میکنید؟
در حال حاضر رباتهایی برای نسل آینده در حال تولید است که مجهز به هوش مصنوعی هستند. این رباتها به راحتی میتوانند جایگزین نیروی انسانی که امروزه خطایش هم خیلی زیاد است، شوند. چون هرچقدر ما آموزش بدهیم و هرچقدر مراقب باشیم، خطای انسانی طبیعتاً وجود خواهد داشت و دنیا دارد به این سمت میرود که از رباتهای نظافت خودکار استفاده کند. خیلی هم جذاب است. یکی از دستگاههایی که اخیرا در نمایشگاهی دیدم، همانطور که مشغول پاکسازی بود و جارو میکرد، در انتهای دستگاه یک اشعه UV وجود داشت که هیچ میکروبی را باقی نمیگذاشت. این یعنی پیشرفت.
بحث نیروی انسانی شد. با وجود رباتها، آینده شغلی نیروی انسانی چه میشود؟
برخی از مشاغل در آینده از بین خواهد رفت. همینطور که خیلی از شغلها از بین رفته است. ما باید به فکر پیشرفت باشیم و بتوانیم از نیروهای انسانی در جاهای دیگری استفاده کنیم. من انتظار ندارم که یک فرد همیشه یک کارگر ساده نظافت باقی بماند. این کارگر باید تکامل پیدا کند، آموزش ببیند تا بتوانیم در جای بهتری از او استفاده کنیم. من اعتقاد دارم انسان در حال تکامل است. متولدان دهه نود قابل قیاس با متولدان دهه شصت نیستند. طبیعتاً متولد دهه نود که این همه تکامل پیدا کرده شاید متوجه نشود نیروی انسانی خدماتی یعنی چه؟ شاید بگوید: «چرا انسان باید یک کار خدماتی انجام دهد؟ پس رباتها چه کارهاند؟ چرا شأن یک انسان باید انقدر پایین بیاید؟»
چقدر جذاب میشود در کارهایی که میتواند بین انسانها تفاوت ایجاد کند، از رباتها استفاده کنیم. احترام در سطح جامعه افزایش پیدا میکند و یکسانسازی میشود. هیچ مدیری بین خودش و کارگر و کارمندش فرق نمیگذارد. من آینده رباتیک را به این سمت میبینم و بابت منابع انسانی و نیروی انسانی هیچ نگرانی ندارم.
از یک رسانه که دغدغه نظافت دارد چه توقعی دارید؟
توقع من آموزش و اطلاعرسانی در کمپینهای محیطی و استفاده از رادیو و تلویزیون با تیزرهای تبلیغاتی است. نظافت یکی از ارکان و پایههای اصلی سلامت جامعه است. اگر بخوبی اجرا و استفاده شود، ما در این حوزه تفاوت خواهیم دید. منشاء خیلی از بیماریها، حساسیتها و آلرژیها و این همه داروهایی که در پی آن باید مصرف شود، عدم رعایت نظافت است. اگر بتوانیم در جای درست سرمایهگذاری کنیم در آینده میتوانیم بهره لازم را ببریم. اگر مقدار کمی از بودجه و یارانههایی که برای حوزه سلامت خرج میشود را در سطوح پایه حوزه نظافت استفاده کنیم، برای کشور سودآور خواهد بود.
نظرتان راجع به ویکیکلین چیست؟
بابت کار فرهنگی و اطلاع رسانی در حوزه نظافت به شما دست مریزاد میگویم. امیدوارم که این فعالیت جنبه تبلیغاتی و تجاری پیدا نکند. با مطالب ارزشمندی که از تمام حوزهها و صنایع در ویکیکلین منتشر میکنید، مخاطب به ارزش و اهمیت نظافت پی خواهد برد. اطلاعرسانی شما باید در حدی باشد که مردم را آگاه کند که نظافت، یکی از اصلیترین گزینههایی است که هر فردی در زندگی باید در رعایت آن کوشا باشد. این یک فرهنگ است. امیدوارم با نشریه و رسانه خوبتان این فرهنگسازی اتفاق بیفتد و کشورمان را در سطح کشورهای جهان اولی، یکی از پاکیزهترینها ببینیم. البته اول باید از هوا شروع کنیم! کاش دستگاهی داشتیم که میتوانستیم این هوای آلوده را تمیز کنیم!
کلام آخر …
شخصا وقتی به ادارهها مراجعه میکنم، با من جوری برخورد میشود که انگار از کشور دیگری آمدهام! طی دو سال اخیر با اتفاقهایی مواجه شدم که … [بغضش میگیرد] هر روز دوست داشتم چمدانم را جمع کنم و از کشور بروم. هر روز به این فکر میکردم که به همسرم بگویم وسایل را جمع کن که برویم …
مگر من به عنوان تولیدکننده چه میخواهم؟ واقعا چه میخواهم؟ سرمایهای که به ما ندادید و هیچ کمکی هم نکردید. برای هر تحصیلاتی هم که درخواست دادیم، منطقهایی را آوردید که برمیگردد به مسائل داخلی خودتان و هیج ارتباطی به ما ندارد.
شما هر جای دنیا که بخواهید کارخانهای راهاندازی کنید، دولت به شما اعتبار میلیون دلاری میدهد و شما دو سال فرصت دارید که پروژه خود را به بهرهبرداری برسانید. حتی از شما بابت کارآفرینی تشکر هم میکنند. این یک منطق بینالمللی است که در ایران متاسفانه از آن هیچ استفادهای نکردیم.
در قسمت اجرا هم به طور مثال برای دریافت جواز دو سال باید بدویم. چرا؟ یک روز سامانه قطع است. یک روز سیستم هک میشود. یک روز کارمند مربوطه حضور ندارد. یک روز مدیر نیست. یک روز رئیس عوض شده و منتظر هستند رئیس بعدی تشریف بیاورد و امضا کند و … شش ماه از سال گذشت!
شما امروز تصمیم میگیرید در ایران یک محصول جدید تولید کنید. حداقل یک سال زمان میبرد تا بتوانید تصمیمتان را عملی کنید. آن هم فقط و فقط به دلیل بروکراسیهای اداری! جالب اینجاست که از آن طرف، اداره مالیات، سر وقت پولش را نقد میگیرد که آن هم سود خالص است. پرداخت مالیات وظیفۀ ماست. باید انجام شود. اما آبادانی کشور زمانی صورت میگیرد که تولیدکنندهها به درآمد برسند. نه اینکه از سرمایهشان برای دارایی خرج کنند. دارایی یعنی مملکت خودمان.
از شهرداری تهران میخواهم که در گسترش فرهنگ پاکیزگی، بخصوص در معابر عمومی شهر کوشا باشد. به عنوان نمونه اتوبان صدر که پروژه عظیمی بود و هزینه هنگفتی بابت ساخت آن پرداخت شد و در حال حاضر هم چندین بیلبورد تبلیغاتی (بیش از 40 بیلبورد) در مسیر این اتوبان دوطبقه نصب شده و آورده بسیار زیادی برای شهرداری به همراه دارد. از شهرداری خواهش میکنم بخش ناچیزی از این آورده را به نگهداری، نظافت و زیباسازی این اتوبان اختصاص دهد و هزینه کند. تمامی کسانی که از این اتوبانِ بسیار کثیف با نمای کهنه و فرسوده، عبور میکنند حس خوبی از آن نمیگیرند. پاکیزگی و آراستگی شهر تهران وظیفه اصلی شهرداری است.
این گفتوگو در شماره 40 نشریه ویکیکلین و در صفحه 22 تا 26 منتشر شده است. برای مشاهده آنلاین تمامی صفحات این شماره اینجا را کلیک کنید.
لینک کوتاه: https://wikiclean.ir/hroh