دکتر حسین طاهری، دکترای معماری- امروز، همان فردایی است که سالها از آن سخن به میان میآمد. گرمتر، آلودهتر، کمانرژی و … . فراموش نکنیم آب هم تمام شده است. این زمین تا کجا این شکل زیست ما را تحمل خواهد کرد؟ شاید این صاحبخانه از مستاجران نالایق به تنگ آید و حکم تخلیه صادر کند. با توجه به وضع موجود، لازم است نگاهی نو در طراحی فضاهای دست ساخت بشر داشته باشیم و با رویکرد آیندهنگری، اصلاحاتی در آن صورت پذیرد.
برای مشاهده ویدئو اینجا را کلیک کنید.
در نگاه نخست، بحث انرژیهای فسیلی و کاهش آلودگی دارای اولویت خاصی است اما سؤال اینجاست که تا ۲۰۰ سال قبل، بدون نفت و گاز و برق چگونه در این سرزمین زندگی میکردند؟
زندگی امروز وابسته به انرژی است. بیشک، هدف، حذف آن نیست. شاید کاهش، شاید جایگزینی، شاید مدیریت صحیح انرژی و …
مشکلات، راهکار دارد ولی باور به وجود مشکل، اولین گام است. بررسی سود و هزینه، زمانی معنـی دارد که قابـل جایگزینی باشد. هوا، آب و جـان انسانها جـایگزین ندارد پس قابل معامله و بررسی شدن نیست. از این رو بر اساس زندگی آینده و تکتک کاربریها بر اساس اقلیـم، فرهنگ، نیازها و … در کنار عدم افـزایش قیمت ساخت، طرحهایی پیشنهاد میشود. از آنجا که بناهای دولتی اولین الگو برای توسعه هر منطقه میتوانند باشد، اولین بنایی که در این مطلب معرفی میشود یک بنای دولتی با کاربری آموزشی به نام مدرسه است که ساختار آن الگو برای ذهن نسل آینده و عملکردش الگویی برای سازندگان امروز خواهد بود. مدرسهای با الگوی «گودال باغچه»، سایهاندازی، بدون دید و حفظ محرمیت، بدون آلودگی صوتی، بدون دیوارهای زندان مانند با وجود رواق و آبنما و درختکاری، فضایی پُرطراوت و خنک بدون نیاز به انرژی فسیلی میسازد. بهجای گنبد، از سقفهای دو لایه میتوان بهره برد که ضمن عایق بودن صوتی و حرارتی، باعث تهویه و خنکی بیشتر میشود و کنترل ورود و خروج دانشآموزان با توجه به ساختار حیاط مرکزی را مطلوبتر میکند.
مساحت بالای بام مدارس، فرصت خوبی برای استفاده از پنلهای خورشیدی برای تولید برق و استفاده از آبگرمکن خورشیدی برای تولید آب گرم مورد نیاز است. همچنین با توجه به متوسط بارش سالانه ضرب در مساحت بام و حیاط مدارس میتوان مخازن ذخیره آب باران را در نظر گرفت و با اندک تصفیه برای مصارف آبنما، کولر، شستوشو و … از آن بهره برد و همچنین با سیستم ذخیره آب و استفاده مجدد از این حجم بالا و با یک حساب سرانگشتی میتوان فهمید که چند صدهزار لیتر ذخیره مداوم آب علاوه بر استفاده از آن در مواقع قطع آب شهری، برای کمک به ساکنان اطراف مدرسه در مواقع آتشسوزی نیز ذخیره قابل اتکایی تا رسیدن آتشنشانی خواهد بود.
گودال باغچه شدن مدرسه با توجه به سابقه طولانی در تاریخ ایران به لحاظ نوستالژی نقش فرهنگی مهمی دارد. عدم تابش آفتاب به بدنه بنا، حفظ بنا از گرما و سرمای شدید و عایق صوتی از بیرون به داخل و بالعکس، کنترل ورود و خروج و ایجاد دید و منظر مناسب و یکسان برای تمامی کلاسها در کنار نورگیری مناسب بخشی از مزایای این الگوی اصیل ایرانی است.
ساختار ذخیره آب
یک مدرسه به مساحت تقریبی 10000 متر مربع با میانگین بارش باران سالانه 15 میلیمتر معادل 1500 متر مکعب آب و معادل 1500000 لیتر آب وجود خواهد داشت که با فرض سرانه میانگین 10 لیتر آب مصرفی برای هر دانشآموز و جمعیت حدود 500 دانشآموز برای 200 روز تحصیلی که حداکثر روز فعالیت آموزشی است، ذخیرهای معادل یک میلیون لیتر خواهد بود که علاوه بر تأمین کامل آب مورد نیاز 500000 لیتر آب مازاد برای ارائه به ساکنان منطقه و آبیاری گیاهان و سایر موارد ضروری نیز مورد استفاده قرار گیرد.
این ذخیره آب در مواقعی همچون آتشسوزی، قطعی آب و سایر موارد ضروری، کمک شایانی به محیط پیرامون خود میکند. اما بحث تصفیه این آب نباید فراموش شود. آب باران دارای مواد آلاینده اندکی است که با عبور از چند فیلتر ساده مابین مخازن و کُلرزنی به راحتی آب مناسب را تأمین میکند. برق این سیستم هم از پنلهای خورشیدی روی بام مدارس قابل تأمین است که علاوه بر تأمین برق ساعات اداری برای مسائل آموزشی، در ساعات تعطیلی مدارس نیر انرژی لازم برای سیستم تصفیه آب و سایر موارد مانند ذخیره را تأمین خواهد کرد.
این پنلها دو نقش ایفا میکند: 1 – تأمین برق مورد نیاز مجموعه 2 – به عنوان سایهبان عمل کرده و در فصول گرم مانع از رسیدن تابش آفتاب به سطح بام و سایهاندازی بر سیستم سرمایشی که نقش مهمی در کاهش اتلاف انرژی و دوام بیشتر بام خواهد شد، میشود.
یک مدرسه 10000 متر مربعی که حدود 40درصد آن سطح اشغال دارد. اگر این مساحت با پنل فتوولتائیک خورشیدی پوشانده شود، هر مدرسه نیروگاهی کوچک برای تأمین برق یک محله خواهد بود که با توجه به پراکندگی مدارس در سطح شهر با کمترین اتلاف در شبکه برق و کابلهای فرسوده، برق محلات قابل تأمین یا حداقل کاهش خواهد بود.
گودال باغچه
در کنار این دو اقدام به نظر ساده و قابل اجرا، میتوان از تمهیدات طراحی نیز بهره گرفت. یکی از این الگوها همان ساختار سنتی گودال باغچه است. در این روش ابتدا به جای ساختمانهای کوشکی که مناسب مناطق سردسیر اروپا است، حیاط در مرکز و بناها در پیرامون آن قرار گرفته است و تمام پنجرهها رو به حیاط مرکز باز میشوند و هیچ پنجرهای رو به خیابان و معبر نداریم که با توجه به محیط و خرد اقلیمی که حیاط مرکزی ایجاد میکند، دمای هوای متعادلتر دید و منظر مطلوبتر و بدون آلودگیهای صوتی، بصری و… ایجاد میکند. همچنین فرم حیاط مرکزی و گودال باغچه به دلیل ظرفیت گرمایی زمین، عایق صوتی و حرارتی مناسبی است و آرامشی برای همسایهها و دانشآموزان فراهم میکند. از طرفی حریم دید را رعایت کرده و برای مدارس دخترانه آزادی بیشتری را فراهم میکند. در راستای اقلیمی، سایهاندازی مناسب و دوری از گرد و غبار را نیز تأمین و با منظرسازی مناسب دید و منظر مطلوب را برای تمامی کلاسها و بخشها فراهم خواهد کرد. همینطور در چنین فرمی با حذف دیوارهای بلند و زندان گونۀ پیرامونی حیاط مدرسه را از یک زندان به یک خانه امن تبدیل میکنیم که در عین حال کادر اداری هم به تمامی فضاها تسلط دارد و کنترل ورود و خروج برای مدیران، آسانتر و مطلوبتر میشود.
سقف دو پوسته
سقف دو پوسته یکی دیگر از اقدامات طراحی این فضاست که از معماری سنتی ایران الگوبرداری شده است. این ساختار میتواند در امر تهویه نقش مهمی را ایفا کند و همچون دهانه بادگیر جریان هوای لازم را به صورت هوشمند مدیریت کند. همچنین سایه اندازی و جلوگیری از گرما و سرمای بیش از حد میتواند مؤثر باشد که این اقدام در دیوارهای دو پوسته و کفها نیز میتواند تکرار شود. این سقفهای دو پوسته با بادگیرهایی که در پیرامون دیوار جانپناه بام قرار دارند، ترکیب شده و فشار هوای محیط را تنظیم و با کنترل هوشمند، میزان مناسبی از تهویه را تأمین میکنند.جریان هوا علاوه بر تنظیم دما و رطوبت میتواند میزان اکسیژن را نیز تنظیم کند که با ترکیب با افشانههای آب عطر خوش خشت و خاک باران خورده را با تنظیم رطوبت محیط تنظیم کند و تا حدی نیز روی آلایندههای معلق همچون گرد و غبار مؤثر باشد.
بخش دیگر طراحی، استفاده از نور و رنگ است که به نیازهای روحی و روانی انسان پاسخ میدهد. نور، رنگ، آب و عناصری که بتواند حس خوب بدهد و آرامش و لذت محیطی را فراهم کند.
شیشههای رنگی
عنصر دیگری در طراحی یک مدرسه مطلوب، استفاده از شیشههای رنگی است که در معماری سنتی ایران جایگاه ویژهای دارد. شیشههای رنگی با ایجاد حس نوستالژیک و تقویت ریشههای معماری سنتی ایرانی به هویت ایرانی و مدرن آن میافزاید و همچنین استفاده از شیشههای رنگی در محیط، باعث دور شدن حشرات نیز میشود. علاوه بر ایجاد حسهای مطلوبی مانند پویایی و گرمی و… با تنظیم رنگ و چیدمان شیشهها بر وضعیت روحی و جسمی کودکان نیز مؤثر خواهد بود. با افزایش رنگهای گرم، محیطی پُرشور و هیجان و با افزایش رنگهای سرد، احساس آرامش را میتوان ایجاد کرد. در نهایت با همین اندک اقدامات کم هزینه و پیش پا افتاده که ریشه در معماری سنتی که حاصل هزاران سال تجربۀ گذشتگان ما است و تکنولوژی در دسترس امروزی، میتوان مدارس را به الگوی زندگی پاک برای کودکان تبدیل کرد تا به زودی تاثیراتش در سطوح جامعه مشاهده شود و نسلی آگاهتر نسبت به محیط زیست و ارزش انرژی داشته باشیم.
***
با توجه به حجم بالای محاسبات و طراحی و سایر مواردی که باید برای طراحی یک پروژه منظور شود، یک تیم نیاز است. کار تیمی که در این خصوص صورت گرفته با همکاری مهندس دُرسا مختاری، مهندس صبا مقصودی راد و مهندس کیمیا گلشنی در بخش مطالعات و مدلسازی انجام شده که به نوبه خود از تلاش این عزیزان قدردانی میکنم.
این مطلب در شماره 40 نشریه ویکیکلین و در صفحات 48.49 منتشر شده است. برای مشاهده آنلاین تمامی صفحات این شماره اینجا را کلیک کنید.
لینک کوتاه: https://wikiclean.ir/xrkz